آنها دختربچه تصاویر داستان سکسی ای را به انباری کشانده و دو مادر بزرگ را پشت مادربزرگ کشاندند

با حل این مشکل که ملاقات در خیابان چقدر ساده و آسان است ، مردی میکروفون را با او گرفت و به همراه دوستانش با او در یک وانت بار رفت. اما واکنش سبزها به عقیده او تعجب آور بود ، برخی به سادگی فرار کردند ، بعضی ها نمی دانستند چه بگویند و شروع به پیچیدگی می کنند ، اما هنوز هم تسلیم نشدند. عوضی لاغر و خلق و خوی او روشن ساخت که با خیال راحت می توانید در هر موضوعی با او ارتباط برقرار کنید. ما برای انتخاب خرید با او به خرید رفتیم ، اما یکی از بچه ها تماس گرفت و گفت که او انباری نزدیک خود دارد. این زن که وارد آپارتمان شده بود شروع به حدس زدن اینکه آنها سو anاستفاده ای را تصور کرده اند. آنها شروع به کمک به او کردند تا لباسش را عوض کند و به او پول دادند و دختر آسیایی پذیرفت که با آنها رابطه برقرار کند. لبهای او را بوسید ، عضوی را گرفت و شروع به خودارضایی کرد. پسری که شروع کرد ناگهان دختر کوچک را به حالت ژنتیکی سرطانی تصاویر داستان سکسی درآورد ، یکی از اعضای خود را سوار کرد و شروع به بمب گذاری رحم کرد ، دومی در عمق دهان او کاشته شد. ابتکار دوم را گرفت ، وزنه را روی آن انداخت ، آن را به پشتش گذاشت ، و فشار دادن پاها را به شانه های خود ادامه داد. به زمین افتاد ، دهانش تمام شد و روی الاغ رژ لب نوشت.